خستگی بعد از اطمینان


کاری که انجام می‌دادم رو خیلی دوست داشتم؛ طوری که روزی چهارده، پونزده ساعت مشغول کار بودم و نمی‌فهمیدم ساعت‌ها چطور می‌گذره.

کاری بود که خیلی دقت می‌خواست.
باید با عددها و فاصله‌ها و کدها سر و کله می‌زدم.
مسیر با شک و نگرانی پیش می‌رفت — اینکه دارم درست پیش می‌رم؟ یا زیادی روی جزئیات حساسیت به خرج می‌دم؟

بعد از یه مدت، به جایی رسیدم که دیدم انگار تو کارم داره پایه‌ها محکم می‌شه.
انگار اون نگرانی کم شده.
و درست همون‌جا یه حس و حالی اومد سراغم…
دلم می‌خواست غر بزنم، خستگی اومد، حتی به ذهنم می‌اومد هر چی ساختم رو پاک کنم خخخ.

بعد پیش خودم گفتم:
من چرا اینطوری شدم؟
من مگه همین رو نمی‌خواستم؟
این نتیجه‌ای که بهش رسیده بودم حتی فراتر از انتظارم بود — پس چم شده؟

در موردش جست‌وجو کردم و دیدم عه، این حالی که تجربه کردم تو روان‌شناسی اسم داره.
بهش می‌گن Post-Flow Fatigue — یعنی خستگیِ بعد از جریان.
حالتیه که ذهن بعد از یه دوره‌ی تمرکز طولانی، تازه اجازه می‌ده خستگی‌ت رو حس کنی.

فهمیدم فقط من نیستم که این حس رو داشتم.
این حس وقتی به وجود میاد که مغز بعد از دوره‌ای طولانی از تمرکز و درگیری،
بالاخره مطمئن می‌شه که «پایه‌ها امنن».
اون‌وقته که خستگی ظاهر می‌شه — نه به‌عنوان نشونه‌ی ضعف، بلکه به‌عنوان نشونه‌ی رسیدن.

بعد یاد کوهنوردی افتادم.
یادمه یه وقتایی که با دوستام می‌رفتیم کوه، تو مسیر تا وقتی راه می‌رفتیم، خیلی خسته نمی‌شدیم.
ولی همین که به یه چشمه یا محل استراحت می‌رسیدیم و کوله‌هامون رو زمین می‌ذاشتیم،
وقتی قمقمه رو برمی‌داشتم که آب بخورم،
توی پام حس خستگی می‌اومد — تازه می‌فهمیدم خسته‌ام.

فهمیدم این کاریه که مغز باهامون می‌کنه.
وقتی هنوز باید تلاش کنیم و مسیر ادامه داره،
نمی‌ذاره خستگی رو بفهمیم چون لازمه پیش بریم.
ولی وقتی به یه جایی از مسیر می‌رسیم، یه قله رو فتح می‌کنیم،
مغزمون می‌گه: «دمت گرم، بلاخره تونستی. حالا لایق استراحتی. بشین، یه کم نفس بکش. از چیزی که ساختی لذت ببر.»

من تو اون اتفاق مشابه طراحی — که قبلاً هم تجربش رو داشتم — همیشه می‌گفتم:
«چم شده؟ چرا ناراحتم؟ مگه همین رو نمی‌خواستم؟»
و همیشه فکر می‌کردم یه جوریم.

ولی این‌بار فهمیدم نه، همه یه جورین — یا شاید بهتره بگم، همه این‌جورین خخخ 😄
پس نه‌تنها لازم نیست به خودم شک کنم یا بگم «شاید نباید این مسیر رو می‌رفتم»،
بلکه باید بفهمم این یه نشونه‌ست؛
یه پیام از مغزم که داره می‌گه:
«دمت گرم. بهش رسیدی.
حالا فقط استراحت کن، چون داری درست می‌ری.»

یادداشت علمی

 Post-Flow Fatigue چیست؟

در روان‌شناسی، Flow به حالتی گفته می‌شود که فرد در کاری کاملاً غرق می‌شود، زمان را فراموش می‌کند و در هماهنگی کامل میان ذهن و عمل قرار می‌گیرد. وقتی این حالتِ تمرکز طولانی پایان می‌یابد و مغز اطمینان پیدا می‌کند که «کار انجام شده»، سیستم بدن از حالت آماده‌باش خارج می‌شود و خستگی واقعی ظاهر می‌گردد. به این وضعیت Post-Flow Fatigue یا «خستگی بعد از جریان» می‌گویند — نشانه‌ای از رسیدن، نه ضعف.